کودک و مدرسه:
ورود کودک به مدرسه آغاز مرحلهای جدید در زندگی کودک است. کودک با ورود به مدرسه، در محیطی بزرگتر قرار میگیرد، با تعداد زیادی از همسالان و گروهی از بزرگترهای ناشناس. معلم و مربی مهمترین عامل تاثیرگذار بر سازگاری و پیشرفت کودک در مدرسه هستند گروه همسالان نیز نقش مؤثری در رشد اجتماعی کودک دارند. کودک با گروه همسالان میآموزد که چگونه با کودکان هم سن خود رفتار کند و با آنان ارتباط بر قرار کند احساسات خود را چگونه بروز دهد و با مشکلات چگونه بر خورد کند. او در میحط مدرسه، اجتماعی شدن و برخورد با موقعیتهای جدید را میآموزد. استعدادهایش شکوفا میشود و برای زندگی در جامعه ساخته میشود.
آشنایی والدین با زمینههای تعلیم و تربیت در مدرسه و همکاری اولیای مدرسه با والدین، نتیجهی این ساخت را پر بارتر خواهد نمود.
آماده نمودن کودک برای ورود به مدرسه:
به یاد داشته باشیم که بر خورداری از آموزش حق کودک است. برای آماده شدن کودک برای ورود به دوره ی دبستان و تحمل دوری از محیط خانواده بهتر است که کودک دورهی آمادگی( پیش دبستانی) را بگذراند، در غیر این صورت والدین میتوانند کم کم از وابستگی کودک بکاهند و او را با مدرسه و قوانین آن آشنا سازند. والدین بهتر است که از مدرسه، معلمان و کارکنان مدرسه در مقابل فرزند خود تعریف نمایند و ذوق و شوق او را برای رفتن به مدرسه افزایش دهند البته اغراق نکنند چرا که تعریف زیاد انتظارات زیادی را به وجود میآورد.
سعی کنید نزدیکترین مدرسه به خانه خود را برای کودک انتخاب کنید و وسایل لازم و مناسب را برای کودک قبل از آغاز مدرسه تهیه کنید( بهترین زمان برای آموزش خرید مناسب و اسراف نکردن به کودکان همین زمان خرید مدرسه است).
با معلمان در تماس باشید، به معلمان احترام بگذارید و با آنها روابط حسنه بر قرار سازید. امر آموزش را به معلمان واگذار نمایید و اگر کودکی ضعف تحصیلی دارد با معلمش مشورت نمایید و به شیوهای که او میگوید در خانه به کودک کمک کنید. محیط مناسبی را برای انجام تکالیف شب کودک خود فراهم کنید( در صورت امکان اتاق و میز تحریر جدا گانه و بدون تلوزیون).
اعتماد به نفس را در کودکان افزایش دهید و آنان را از امتحان و شکست در آن نترسانید، فرزند خود را وسیله رقابت با فامیل و دوستان قرار ندهید( او را وادار نکنید که بیش از توان خود تلاش کند تا نمره بالاتری بگیرد) یادمان باشد که ضعف تحصیلی همیشه بر اثر تنبلی نیست گاه دلیلی عاطفی یا جسمانی یا نقص در یادگیری باعث ضعف تحصیلی میشود چرا که کودکان ذاتا کنجکاو و تلاشگر هستند پس برای رفع این نقیصه با معلم و مشاور همراهی کنید.
زمان مدرسه بهترین زمان برای آموزش نظافت فردی و نگه داری از وسایل شخصی کودک میباشد.
یادمان باشد که وظیفهی ما به عنوان والدین کمک به اولیای مدرسه برای شناخت بهتر و بیشتر استعدادهای کودکمان میباشد.
انتظارات والدین از معلمان:
والدین انتظار دارند که کودک در مدرسه نکات اخلاقی و دروس آموزشی لازم را یاد بگیرد. گاه دیده میشود که در برابر رفتارهای نامناسب یک کودک به او گفته میشود:( مگر در مدرسه یاد نگرفتهای که چگونه رفتار کنی؟) این یعنی اینکه والدین مطمئنند که معلمان در کنار آموزش دروس تئوری درس اخلاق و زندگی را هم به کودکان میآموزند گرچه این وظیفه والدین است اما همکاری معلمان، با توجه به حرف شنویی کودکان از ایشان آموزش اخلاق و زندگی را بهتر و پر بارتر میسازد.
والدین انتظار دارند زمانی که به مدرسه مراجعه میکنند همچون شخصی فهیم و متخصص با آنان بر خورد شود، درست است که والدین ممکن است در زمینه آموزش دروس تخصص نداشته باشند، اما به هر حال در هر شغلی که باشند در کار خود تخصص دارند و به عنوان والدین در امر تربیت کودک تجربه دارند، پس بهتر است معلمان از این تجربهها استفاده نمایند چرا که هدف پرورش کودکان و آموزش آنها به شیوهی صحیح است.
والدین انتظار دارند که وضعیت تحصیلی و اخلاقی و رفتاری کودکانشان به آنها اطلاع داده شود، کم نیستند والدینی که هر شب کیف کودکان را به امید یادداشتی از طرف معلم، بررسی میکنند. پس بهتر است معلمان( هر چند زحمت است) در کنار تکلیف شب کودکان، یاداشتی مبنی بر وضعیت دانش آموز برای اطلاع خانواده بنویسند.
و بالاخره والدین انتظار دارند که معلمان، دلسوزانه کودکان را آموزش دهند و در این راه تلاش وکوشش کنند و از خود صبر و حوصله نشان دهند.
انتظارات معلمان از والدین:
معلمان انتظار دارند که از طرف والدین مورد احترام قرار گیرند و احترامشان نزد دانش آموزان نیز حفظ شود، والدین بهتر است که در نزد کودک خود از معلم او بد گویی نکنند، بلکه آنها را تشویق به احترام به معلم نمایند.
معلمان انتظار دارند که والدین به عنوان والد به مدرسه مراجعه کنند( یعنی با عنوانی که در خارج از محیط مدرسه دارند به طور مثال: شهردار، فرماندار، رئیس و غیره... وارد مدرسه نشوند ) معلم هم یک انسان است، صبرو تحملش اندازهای دارد، عصبانی میشود و کنترل خود را از دست میدهد و ممکن است اشتباه کند پس بهتر است شرایط او هم در نظر گرفته شود. گاه دیده میشود که والدین هنگام مراجعه به مدرسه همچون یک طلب کار مراجعه میکنند داد و بیداد به راه انداخته و محیط مدرسه و معلمان را متهم میکنند. این شیوه کمکی به کودک نمیکند و مشکل را حادتر میسازد. معلمان انتظار دارند که والدین آنها را دوست خود بدانند و اگر اشتباهی هم کردهاند دوستانه به ایشان یادآور شوند و با مطلع ساختن معلم از روحیات فرزند خود، معلمین را در امر آموزش دانش آموزان یاری دهند.
اولیای مدرسه انتظار دارند که والدین با مدرسه در ارتباط باشند، مسائل مدرسه برای آنان هم مهم باشد و به آن اهمیت دهند. قرار بر این است که والدین واولیای مدرسه با هم نسل آینده را بسازند، پس لازم است که همگی با هم محیط مدرسه را برای امر آموزش مناسب گردانند.
در سالهای اخیر دیده شده است که در جلسات و انجمنهای اولیا و مربیان بیشتر مادران حضور پیدا میکنند کم نیستند پدرانی که از مقطع تحصیلی و وضعیت تحصیلی فرزند اطلاعی ندارند و با این اوضاع ارتباط با معلمین مربوطه برای آنها معنی ندارد. این تصور که افراد بیکار در جلسات آموزشی و انجمنهای اولیا و مربیان شرکت میکنند، تصوری کاملا بیاساس است. کودکان بزرگترین سرمایهی زندگی ما هستند پس لازم است برای به ثمر رسیدن این سرمایه، وقت، زمان و هزینه بگذاریم.
انتظارات کودکان از معلمان و والدین:
کودکان انتظار دارند که والدین و معلمان آنها را به همان صورتی که هستند بپذیرند یعنی با همان استعدادها و تواناییهایی که دارند. اگر والدین انتظاراتی از کودک خود دارند بهتر است کود ک از این موضوع آگاه باشد، زیرا کودک دوست دارد خود را با انتظارات والدین هماهنگ کند یادمان باشد انتظارات هماهنگ با استعدادها و نقاط قوت و ضعف کودک باشد. کودک دوست دارد که والدین با او رابطهی صمیمانه داشته باشند و در مورد علایق و تواناییها و ضعفهای او صحبت کنند. به یاد داشته باشیم که کودکان رشد میکنند و علایق آنها هم تغییر میکند پس انتظارات خود را هر از چند گاهی مورد بازبینی قرار دهیم.
به کودک کمک کنید که اهدافش را مشخص کند برای اینکار در برنامهریزی به کودک خود کمک کنید. اهداف را بنویسید، تحقیقات نشان داده است افرادی که اهداف خود را مینویسند تلاش بیشتری میکنند. این اهداف نوشته شده را در جایی که در معرض دید باشد، قرار دهید. هدفها را روشن و خاص تعیین کنید. و قتی که به کودک به شکل کلی بگوییم:( دفعه بعد باید در دیکته( املاء) نمرهی خوبی بگیری) این هدف دشواری است اما اگر برای کودک مشخص کنیم:
1- هر شب بیست دقیقه( بخوانیم و بنویسیم) تمرین کند.
2- مادر یک شب در میان برای او دیکته بگوید.
3- کتاب داستانهای مخصوص سن خود را بخواند.
نتیجهی بهتری خواهد داشت و علاوه بر دیکته، خواندن و اطلاعات عمومی کودک را افزایش دادهایم.
به کودک خود نشان دهیم که درس و تحصیل و مدرسه برای ما مهم است. به تکالیف او توجه کنید. انجام تکالیف وظیفهی کودک است اما نگاه مثبت و مطلع ما به تکالیف او تاثیر مثبت دارد حضور پداران در انجمنهای مدرسه تاثیر زیادی در رو حیهی فرزندان دارد.
از سبک یادگیری کودک حمایت کنید. بعضی از کودکان از طریق شنیداری بهتر میآموزند پس نوارهای آموزشی را در اختیار او قرار دهید. بعضی از دانش آموزان دیدن را بیشتر میپسندند پس بهتر است فیلمهای آموزشی را برای آنها تهیه کرد. انجام کارهای دستی یا آزمایش کردن را هم گروهی دیگر ازکودکان میپسندند. بهتر است کودک را تشویق کنید نه تحسین. یعنی به تلاشها و پیشرفتها توجه کنید و در کودک انگیزه ایجاد نمایید، نه آنکه نتیجه را اگر مطابق انتظارتان بود مورد توجه قرار دهید و تلاشهای کودک را نادیده بگیرید، به این صورت کودک به ماشین برآوردن انتظارات شما تبدیل میشود و انگیزه را از دست میدهد.
یادگیری را به کتاب درسی و پشت میز محدود نکنید. اجازه دهید کودک با فعالیتهای اجتماعی آشنا شود به عنوان مثال اگر میخواهید زمینی را بخرید اجازه دهید او محیط و مساحت زمین را به دست آورد و یا در هنگام خرید جمع و ضرب حسابها را به او بسپارید تا ریاضی را در زندگی عملی به کار گیرد. عادت روزنامه خوانی را در او ایجاد کنید تا همچون یک هدیه تا آخر عمر همراه او باشد. در سفرها به بالا بر دن اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و علوم او کمک کنید. در مهمانیها آداب را به او بیاموزید و در آخر به یاد داشته باشیم که کودکان خود را به گونهای بار آوریم که آنان باور داشته باشند که:
1- یک بزرگ سال در کنار آنها و برای حمایت آنها همواره وجود دارد.
2- قادرند( کودکان) مشکلاتشان را حل کنند.
3- میتوانند بر تواناییهای خود تکیه کنند.
4- معتقد باشند که همه دچار اشتباه میشوند اما باید از اشتباهات نکات جدید را آموخت.
و برای اینکه کودک اینگونه باشد با او همدلی کنیم و موقعیت را از دید آنها بنگریم و اجازه دهیم انتخابهای معقول داشته باشد و در مجموع اگر میخواهیم کودکان موفقی چه در تحصیل و چه در زندگی داشته باشیم؛ با ایجاد انگیزه و تلاش و کوشش بسیار والدین در کنار فرزندان، این موفقیت به دست میآید.
پیام کودکان دبستانی را باور کنید که میگویند:
* ماکودکانی بی غل و غشیم
* با صفا و با طراوتیم
*پر جنب وجوش و خروشیم
* گرم و با محبتیم
* پاک و پاکیزهایم
* اهل بازی و ورزشیم
* مشتاق و دل باختهی گردشیم
* اهل سوال و پرسشیم
* سر شار از استعدادهای متعددیم
* مستعد برای یاد گیری و پیشرفتیم
* جدا شده از محیط گرم و مانوس خانه خانودهایم
* نیاز مند آشنایی و سازگاری با محیط تازهی مدرسهایم
* محتاج به کار گیری حواس مختلفیم
ما بالندهایم، خلاقیم، مبتکریم، ما را میشناسید؟
ما معلمان، استادان، مهندسان، پزشکان، مدیران، شاعران، هنرمندان، فیلسوفان، صنعت گران، عالمان، و رهبران آیندهایم. جرقهها را از کودکی بزنید به دبستان به تعلیم و تربیت ما در این دوره اهمیت دهید که در بزرگی دیر است، دیر!
منابع:
ماهنامه کودک شماره31 آذر 86 ص14
خانواده و فرزندان تالیف استادان طرح جامع آموزش خانواده
نظرات